وی افزود: مسلما احجام صادرات بعد از انقلاب به شدت کم شد و در دوران جنگ نیز به خصوص اواخر جنگ به خاطر مسئله جنگ نفتکشها و اینکه اهداف اقتصادی دو طرف مورد هدف قرار میگرفت؛ کاهش تولید و صادرات داشتیم. به طوری که دوران جنگ حدود ۳ هزار مرتبه منطقه خارک مورد بمباران قرار گرفت تا جلوی صادرات نفت را بگیرند؛ در نتیجه صادرات به حداقلها رسید، تااینکه بعد از جنگ در دولت هاشمی در چارچوب بیع متقابل سرمایهگذاری انجام شده و بنا بر این شد که ظرفیت تولید بازیافت شود، در دوران اصلاحات هم سقف تولید در حد ۴ میلیون بشکه در روز بوده است، به طوری که میتوان گفت بهترین دوره اقتصاد کشور بعد از انقلاب؛ دوره آقای خاتمی بود، کمترین نرخ تورم و بیشترین حجم سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز کشور اتفاق افتاد و همچنین بیشترین حجم زیرساختها عملا در آن زمان بنا گذاشته شد، در هر حال صادرات در حد قابل توجهی بود هرچند در دروه اول اصلاحات قیمت نفت حتی به زیر ۱۰ دلار هم رسید.
این کارشناس حوزه انرژی تاکید کرد: ما در هیچ دورهای بعد از انقلاب بیش از ۴ میلیون بشکه در روز تولید نکردهایم و باتوجه به مصرف داخلی کشور عملا صادرات در بهترین حالت کمتر از ۲.۵ میلیون بشکه در روز بوده است، در اواخر دولت احمدینژاد صادرات به خاطر تحریم به شدت کاهش پیدا کرد اما قیمت نفت بالا بود، با برجام دوباره به رقم تولید قبل از تحریم ترامپ یعنی تولید به حدود ۳.۸ میلیون بشکه در روز رسیدیم بعد از دوران ترامپ دوباره دچار مشکل شدیم و تولید به شدت کاهش پیدا کرد. در دو سال گذشته اگر افزایش تولید و صادرات داشتیم که البته آمارها نیز رسمی نیست و برمبنای آمار ثانویه است و آمار متقنی که بتوان روی آن جساب کرد وجود ندارد؛ به خاطر مشکلاتی است که بازار جهانی داشته و درواقع فشارهای امریکا روی صادرات ایران کم شده و باتوجه به کاهشهایی که اوپکپلاس اعمال میکرد کشورهای مصرفکننده تمایل داشتند حجم عرضه بالا برود و در قبال صادرات نفت ایران تاحدی اغمضاض شد و از سوی دیگر تنها واردکننده نفت ایران شرکتهای کوچک چینی بوده و یک انحصاری در صادرات نفت ایران ایجاد شد. مثلا مدتی پیش که امریکا روی هندیها فشار وارد کرد که واردات نفت روسیه را کاهش دهند عملا روسیه بخش قابل توجهی از صادرات ایران به چین را گرفت و افت صادرات داشتیم.
وی با بیان اینکه امکانپذیر نیست که ما از دهه ۶۰ و ۷۰ نفت بیشتری فروخته باشیم، یادآور شد: باتوجه به سیاستهایی که امریکا در مورد کنترل قیمتها داشت و از سوی دیگر پاشنه آشیل دولت بایدن افزایش قیمت بنزین در امریکا است و همچنین باتوجه به اینکه امریکا نزدیک انتخابات است؛ دموکراتها به شدت بدنبال این هستند که کاهش قیمت بنزین را در بازار داخلی داشته باشند، بنابراین یکی از راهها افزایش عرضه جهانی نفت است؛ همه اینها دست به دست هم دادهاند ایران در مسئله صادرات بتواند نفس بکشد، اما مسئله مهم در صادرات این است که به چه قیمتی توانستهایم نفت خودمان را بفروش برسانیم و با چه هزینهای حمل و به بازار مصرف برسانیم و همچنین چه میزان از پول آن را وارد اقتصاد کشور کردهایم؟ افزایش صادرات باید در اقتصاد کشور نشان داده شود، قیمت کالاها، نرخ تورم ۶۰ تا ۷۰ درصدی، افزایش حقوق ۱۸ تا ۲۰ درصدی برای سال آینده و افزایش مالیاتها نشان میدهد دولت دچار کسری بودجه است و این با آماری که از رقم صادرات نفت ارائه میشود همخوانی ندارد.