او با اشاره به اینکه بیش از ۶۹ درصد جامعه را کارگران و بازنشستگان کارگری تشکیل میدهند، ادامه داد: «ما در کشورمان سیستم جامع یکپارچه اطلاعات نداریم تا وضعیت را رصد کرده و جلوی فساد و مشکلات را بگیرد. این سیستم اطلاعاتی ولنگ و باز باعث افزایش بیرویه قیمت مواد غذایی تاثیرگذار در سبد غذایی خانوادهها شده و هیچکس نمیگوید چرا قیمت گوشت قرمز از ۶۵۰ تا ۸۵۰ هزار تومان و معادل ۱۲ درصد حداقل حقوق ماهانه یک کارگر است!»
این فعال کارگری با تأکید بر اینکه افزایش حقوق کارگران هیچ تناسبی با تورم جامعه ندارد، گفت: «با این وضعیت افزایش قیمتها در جامعه، یک گارگر چگونه میتواند هزینه خوراک، مسکن، حمل و نقل و درمان را بپردازد از طرفی تحصیل رایگان نیز کلمه خندهداری است و باید هزینه تحصیلات فرزندانش پرداخت شود.»
توفیقی گفت: «اندیشهای وجود دارد که نمیخواهند سبد غذایی کارگران؛ پروتئین، میوه و ویتامین داشته باشد و میخواهند شکم کارگران را با سیب زمینی پر کنند. همین موضوع باعث شده تا آمار بیماریهای متابولیسمی و قلبی در دهه چهارم زندگی، افزایش پیدا کند.»
او ادامه داد: «روانپریشی، استرس، خودکشی، طلاق عاطفی و بزهکاری ناشی از عدم تأمین معیشت، از مشکلات جامعه کارگری است، اما هیچکس راجع به آنها صحبت نمیکند در حالیکه وضعیت معیشت و سبک زندگی کارگران، نشان میدهد که شرایط آنها از مرحله بحران رد شده و به حدی رسیده که نیازمند اقدام است، اما هیچ حرکتی در راستای بهبود شرایط، دیده نشده البته با توجه به اینکه نزدیک انتخابات مجلس شورای اسلامی هستیم، برخی حرکات پوپولیستی مشاهده میشود، اما در مقام اقدام، هیچ حرکتی صورت نگرفته است.»
این فعال کارگری با بیان اینکه «کارمندان دولت» فرزندان تنی دولتها هستند، گفت: «کارگران، فرزندان ناتنی دولتها هستند و در صورتیکه سهم صد درصدی در تولید ناخالص ملی دارند، سفرهای پهن میکنند که هزارنفر نانخور پای آن سفره مینشینند، اما خودشان هیچ سهمی ندارند.»
توفیقی تاکید کرد: «دولت هیچوقت به کارگران «سبد معیشتی» نداده و در موضوع یارانهها نیز دهکها را به صدکها تبدیل کرده و گفتند اگر کسی بیش از ۱۴ میلیون درآمد داشته باشد، یارانه دریافت نمیکند. چگونه یک کارگر با این درآمد در یک شهر صنعتی باید هزینههای خود و خانوادهاش را تأمین کند؟»
او با بیان اینکه دولت سیزدهم کارنامه مثبتی در مهار تورم نداشته، توضیح داد: «در این دولت، شیب افزایش قیمتها کاهش پیدا کرده که با مهار تورم متفاوت است. دلیل آن هم این است که به دلیل کاهش توان خرید مردم، تقاضا کم شده و عرضهکننده مجبور است قیمتها را ثابت نگهدارد و ما الان داریم به سمت رکود بنگاههای اقتصادی میرویم که در نهایت منجر به تعدیل نیروی انسانی میشود.»
این فعال کارگری با بیان اینکه دولت سیزدهم هیچ اقدام اثربخشی برای کارگران انجام نداده، گفت: «ماده ۴۱ قانون کار بیان میکند «شورای عالی کار همه ساله موظف است تا میزان حداقل مزد کارگران را برای نقاط مختلف کشور و یا صنایع مختلف با توجه به حداقل مزد کارگران به درصد تورمی که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام میشود، تعیین کرده و حداقل مزد، بدون آن که مشخصات جسمی و روحی کارگران و ویژگیهای کار محول شده را مورد توجه قرار دهد باید به اندازهای باشد تا زندگی یک خانواده که تعداد متوسط آن توسط مراجع رسمی اعلام میشود را تامین کند.»
توفیقی ادامه داد: «از سال ۱۳۶۹ تا الان، ماده ۴۱ قانون کار به صورت دقیق عملیاتی نشده، اما هر سال آن را در نظر میگرفتند درصورتیکه سال ۱۴۰۲ این قانون را به صورت کامل، زیر پا گذاشتند و با این وضعیت، کارگران حال و روز خوبی ندارند، چون با توجه به تورم ۴۹ درصدی، مزد کارگر را فقط ۲۰ درصد افزایش دادن و اعتقاد دارند که افزایش درآمد کارگران منجر به تورم میشود، اما این یک بهانه واهی و خندهدار است که باعث شده تا فاصله سبد معیشت معمولی یک خانواده با دستمز کارگر، بیش از ۷۰ الی ۸۰ درصد باشد!»
او افزود: «برخی میگویند که کار هست، اما کارگر وجود ندارد! در صورتیکه وزارت کار اعلام کرده ۲۸ درصد جوانان پس از اتمام دوران تحصیل، وارد بازار کار نمیشوند، چون اعتقاد دارند درآمد آنها حداقل معیشت را تأمین نمیکند از طرفی ۲۵ درصد افراد، حداکثر بعد از دو سال، کار خود را ترک میکنند، چون نه تنها نیازهای آنها برطرف نشده بلکه دچار بیماری استرس شغلی شدند.»
این فعال کارگری همچنین تاکید کرد: «یک زنگ خطر وجود دارد و این است که جامعه ما به سمت پیری میرود و انگیزه ورود به بازار کار برای جوانان وجود ندارد بنابر این با جامعه پیر، اندک نفس صنعت را میگیریم.»