به گزارش اکوبان، این در حالی است که تنها چند هفته پیش، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، رقم رسمی خط فقر سال ۱۴۰۳ را ۶ میلیون و ۱۲۸ هزار و ۷۳۹ تومان برای هر فرد اعلام کرده بود. بهعبارت دیگر، یک خانواده چهار نفره با درآمد کمتر از حدود ۲۴ تا ۲۵ میلیون تومان در ماه، از نظر دولت زیر خط فقر محسوب میشود.
این دو عدد در کنار هم، تناقضی آشکار در سیاستگذاری اقتصادی دولت را نشان میدهد. در شرایطی که تورم نقطهبهنقطه شهریور ۱۴۰۴ به ۴۵.۳ درصد رسیده، تعیین سقف ۳۰ میلیون تومان برای حذف یارانه نهتنها با واقعیت معیشتی خانوارهای شهری بهویژه اجارهنشینها همخوانی ندارد، بلکه عملاً بخشی از طبقه متوسط را از دایره حمایتهای دولتی خارج میکند. تصور کنید خانوادهای با درآمد ۲۹ میلیون تومان که اجارهنشین است و صرفاً به دلیل نداشتن مالکیت مسکن در دهک پایین قرار میگیرد، در حالی که معلم یا کارمندی با خانه قدیمی خریداریشده با وام دهه ۹۰ و درآمد ۲۷ میلیون تومان، به دلیل ارزش روز ملک، از یارانه محروم میشود.
دولت در دهکبندی خانوارها از معیارهای چندبعدی و دقیق استفاده نکرده است. مالکیت یک واحد مسکونی یا رسیدن درآمد به عددی فرضی نمیتواند ملاک قابل اعتمادی برای سنجش توان اقتصادی باشد، بهویژه وقتی قیمت مسکن و خودرو در چند سال اخیر جهشهای چندصددرصدی را تجربه کردهاند. داشتن خانهای که ده سال پیش با وام ۵۰ میلیونی خریداری شده و حالا سه میلیارد تومان ارزش دارد، به معنای رفاه نیست؛ همانطور که نداشتن خودرو پراید مدل ۱۳۹۵ با ارزش روز ۴۵۰ میلیون تومان، دلیلی بر فقر مطلق نیست.
سیاست یارانهای دولت سالهاست در چرخهای معیوب گرفتار شده است: یارانهای که قرار بود فشار تورم را جبران کند، با پوشش ۷۰ درصدی جمعیت و مبلغی ناچیز (۳۰۰ یا ۴۰۰ هزار تومان به ازای هر نفر) نه تنها نابرابری را کاهش نداده، بلکه با افزایش پایه پولی و تشدید تورم، قدرت خرید همان مبلغ اندک را در کمتر از شش ماه نصف کرده است. دادههای مرکز آمار نشان میدهد ضریب جینی پس از توزیع یارانه نقدی تنها ۰.۰۲ واحد کاهش یافته؛ یعنی تأثیر آن بر عدالت اجتماعی تقریباً صفر بوده است.
اظهارات اخیر وزیر و سخنگوی دولت حاکی از آن است که در سطوح بالای تصمیمگیری، هنوز درک دقیقی از واقعیت اقتصادی جامعه وجود ندارد. معیارهای دهکبندی نه در محاسبات آماری دقیق ریشه دارند و نه بهروزرسانی منظمی متناسب با تورم ۴۰ درصدی سالانه دریافت میکنند. حذف یارانه بر اساس فرمولهای کاغذی ساده است، اما میتواند امنیت معیشتی میلیونها خانوار را که خود دولت آنها را زیر خط فقر تعریف کرده، به خطر بیندازد. تا زمانی که سامانه دهکبندی با الگوریتمی شفاف، وزندهی علمی به متغیرها (درآمد، دارایی تعدیلشده با تورم، مصرف انرژی) و بهروزرسانی ششماهه طراحی نشود، خط فقر فقط روی کاغذ باقی خواهد ماند و مردم زیر خط واقعی زندگی خواهند کرد.
غزل غفاریان