نرخ ارز نقش بسیار مهمی در تجارت کالا و خدمات، جریان ورود و خروج سرمایه به اقتصاد و نرخ تورم یک کشور دارد. ازاینرو انتخاب نظام ارزی مناسب یک کشور که بتواند ورود و خروج کالا، خدمات و سرمایه را به تعادل رسانده و قیمتهای نسبی انواع کالاهای داخلی به خارجی را تعدیل کند، از اهمیت بالایی برخوردار است. اقتصاد ایران به عنوان یک اقتصاد در حال توسعه و نفتی، همانند سایر کشورها نیازمند انتخاب نظام ارزی مناسب در راستای دستیابی به اهداف اقتصادی خود خواهد بود. مشخصههایی نظیر تنوع اندک در تولید، تجارت، بازارهای مالی ضعیف و توسعهنیافته و سایر مشخصههای دیگر اقتصاد نفتی ایران، ایجاب میکند تا انتخاب نظام ارزی کشور متناسب با مشخصههای مذکور باشد.
از آنجایی که تامین بخش قابل توجهی از منابع بودجه سالانه کشور از طریق فروش نفت و تبدیل درآمدهای ارزی به ریالی انجام میشود و با توجه به حجم واردات و صادرات در کشور از یکسو و وابستگی صنایع به ارز در خرید و فروش محصول و تاثیر نرخ ارز بر حجم نقدینگی از سوی دیگر، بانک مرکزی وظیفه خطیری در مدیریت این بازار بر عهده دارد. به نظر میرسد وظیفه اصلی بانک مرکزی در این زمینه، تثبیت نرخ واقعی ارز با در نظرگرفتن تفاوت تورم داخلی و خارجی باشد. این مساله سبب میشود تا نرخ ارز اسمی به صورت تدریجی و در طول زمان تعدیل شده و با شوک تغییرات مواجه نشود.
آسیب شناسی
در اقتصاد ایران، نرخ ارز به روش شناور مدیریت شده تعیین میشود؛ یعنی سازوکار بازار است که نرخ ارز را تعیین کرده و بانک مرکزی هم تا حدی آن را مدیریت میکند و از بیثباتی آن جلوگیری میکند اما رشد پایه پولی از ناحیه ذخایر ارزی در ۱۰ سال گذشته به طور کامل این ادعا را تایید نکرده و به نظر میرسد که تغییرات نرخ ارز بیشتر از الگوی تثبیتی در قیاس با نظام شناور مدیریت شده تبعیت کرده است. در نتیجه میتوان ادعا کرد که نظام ارزی در ایران وجود ندارد.
علل نبود نظام ارزی ناشی از طرف عرضه
عدم وجود تنوع صادراتی کالاها و خدمات: این عامل باعث میشود تا منشا ارزآوری (عرضهکننده) در اقتصاد محدود شود. همچنین میدانیم دولت به عنوان تنها عرضهکننده انحصاری ارز در ایران خواهد بود. این عامل خود باعث مواردی همچون عدم شکلگیری بازار عمیق و تغییر رفتار هر عرضهکننده میشود که به تنهایی باعث تاثیرگذاری جدی در بازار ارز خواهد شد.
وابستگی درآمد های ارزی به نفت: بخش عمدهای از عرضه ارز در بازار ارز کشور به طور انحصاری در اختیار دولت بوده و با توجه به وضعیت ارزآوری ناشی از فروش نفت خام، میعانات گازی و فرآوردههای پتروشیمی بر نرخ ارز تاثیر میگذارد؛ در نتیجه اگر شرایطی به وجود بیاید که مثلا باعث کاهش قیمت نفت (متغیر بیرونی) یا باعث کاهش مقدار تولید و فروش نفت (مثل تحریم خرید نفت) یا هر دو شود، در نهایت درآمد ارزی دولت کاهش یافته و بازار ارز را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
علل نبود نظام ارزی ناشی از طرف تقاضا
متقاضیان ارز در بازار ارز اقتصاد ایران زیاد هستند اما به دلیلی مثل نقدینگی زیاد و به قصد سفتهبازی این امکان وجود دارد که حجم بالای نقدینگی به بازار ارز سرازیر شده و با افزایش تقاضای ارز، بازار را تحتتاثیر قرار دهد؛ در نتیجه با وجود اینکه تعداد زیادی تقاضاکننده در بازار ارز وجود دارد اما رفتار چند عامل محدود میتواند بازار ارز را متاثر کند.
نتیجهگیری و سیاستگذاری
با توجه به مشکلات طرف عرضه و تقاضای ارز، عمق در بازار دچار مشکل است و هر کدام از عوامل موجود تعیینکننده و تاثیرگذار هستند که باعث میشود تا سیاستهای ارزی بانک مرکزی از تعریف نظام ارزی خارج شود. در نتیجه میتوان ادعا کرد که نظام ارزی در ایران وجود ندارد. در نتیجه در قدم اول بایستی سیاستها به گونهای باشد که زمینه لازم برای ایجاد نظام ارزی در ایران فراهم شود. اقداماتی همچون به کارگیری سیاستهای اقتصادی به قصد متنوعسازی صادرات کالاها و خدمات، اصلاح ساختارهای نهادی و فنی و تکنولوژیکی تولید کشور، افزایش بهرهوری عوامل تولید به خصوص بهرهوری نیروی کار، ارتقا رقابتپذیری کالاها و خدمات تولید شده در اقتصاد کشور، تنوعبخشی به منابع ارزآوری در اقتصاد ایران از نفت و محصولات وابسته به آن به صادرات غیرنفتی، تلاش برای جداسازی درآمدهای نفتی به عنوان منبعی برای درآمدهای دولتی و کاهش واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای (چراکه سهم بزرگی از واردات کشور را شامل میشود)، از مواردی هستند که ایجادکننده نظام ارزی خواهند بود.